یکی از حامیان محترم آقای کروبی ایرادی از بنده گرفته بودند که راجع به جریان خانم سعیده پور آقایی بود.

برای احترام به ایشون و بقیه خوانندگان جوابشون رو در این پست جداگانه میدم.

سلام هموطن عزیزم.
راستش راجع به خانم سعیده پور آقایی ، بنده هم عرض کردم که اما و اگر زیادی وجود داره که توی صدا و سیما جای مطرح کردنش نبود.

همونطور که خودتون اشاره کردین از صحبت های خانم سعیده پورآقایی مشخص بود که ایشان تمام حقیقت را نمی گوید یا اصلاً حقیقت مسئله رو با داستان هایی مثل پریدن از بالکن و رفتن به خانه ی فردی ناشناس (اون هم دو ماه) و اینکه به آنها نام و مشخصات حقیقی خود را نمی گفته ، می خواهد بپوشاند.

 

*- اگر مادر ایشون واقعاً نگران دخترشان بودند حتماً برای امتحان هم که شده یک بار از طرق قانونی اقدام می کردند نه این که با رسانه های معاند جنجال سازی کنند. مادری که نگران فرزند خود باشد به هر دری می زند تا او را دوباره زنده ببیند نه این که به فاصله ی کی دوماه از ناپدید شدنش برای او مجلس ختم بگیرد.

 

*- مسئله ی دیگر آن است که خانم پور آقایی در طول مدت این دو ماه در خانه ی چه کسی بوده و این فرد یا افراد چه شخصیت و پیشینه ای دارند؟

با توجه به اینکه ایشان می گفت افراد آن خانواده برای من اخبار کشته شدن مرا می خواندند ، معلوم می شود آن افراد مشتریان هر روزه ی رسانه های معاند بودند و یا شاید فعالیتی که در آن خانه صورت می گرفت ،‏یک فعالیت سازمانی ضد نظام بوده.

 

*- دیگر آنکه این خانم چرا گفت : میترسیدم به خانه برگردم. ایشون از چه می ترسید؟ آیا نگران امنیت جانی خود بود؟ آیا دلیل این ترس همانی نبود که باعث شد سعید حجاریان از مرخصی خود برای رفتن به خانه استفاده نکند؟ (یاد آوری می کنم آقای حجاریان پیش از این گفته بود : اصلاحات برای ادامه ی راه نیاز به خون دارد!)

یا شاید ایشان نمی خواسته محل اختفایش فاش شود که اگر این طور بوده باید پرسید چرا مخفی شده بوده و از این کار چه کسانی سود می بردند؟

 

*- و چندین سوال دیگر که نامفهوم باقی ماندند...

 

در اینجاد یاد آوری می کنم که شما متأسفانه فقط اخبار را از رسانه های دروغ گوی مخالف نظام شنیدید وگرنه نمی گفتید خانم پورآقایی گفته «از خانه فرار کرده» ؛ زیرا آنچه در صدا و سیما پخش شد گویای یک اتفاق ناخواسته بود نه فرار از خانه و در آن خبر اسم فرار هیچ گاه بر زبان کسی نیامد  ؛ این که ایشون گفته از خانه فرار کرده باز هم دروغی مجدد از رسانه های معاند داخلی و خارجی است که متأسفانه شما به آنها اعتماد کردین...

 

امام علی (علیه السلام) فرمودند: کسی که به فرد امین ظن بد داشته باشد ، مجبور است به کسی که به او خیانت می کند ، اعتماد کند( چیزی قریب به این مضامین)

 

اگه نظر منو می پرسید میگم این اصلاح طلبان و رسانه های حامی اونا اینقدر دروغ پردازی و زشت کاری کردن که اگه قرار باشه به یکی اعتماد کنم ، حتماً به صدا و سیما اعتماد می کنم نه به یه رسانه ی زشت نیت مثل صدای آمریکا یا بی.بی.سی فارسی و البته حلقه های داخلی اونا.

 

حدس بنده اینه که مهره های جریان ساز (بر علیه نظام) و رسانه های اصلاح طلب ، دستشون با خانم پورآقایی تو یه کاسه هست (البته شاید) و اینکه در خبر20:30 این مسائل به صورت علامت سوال باقی موند به این دلیله که خود ما نسبت بهشون کنجکاو بشیم و البته ناگفته پیداست کسی از خونه فرار نمی کنه و بعد که پیداش کردن بیاد و راست بگه.

در این قضیه ، مصاحبه کننده و مصاحبه شونده و کسانی که این مصاحبه رو پخش کردند به علامت های سوال باقیمانده فاحش ، در این موضوع آگاه بودند ولی پاسخ دادن به همه ی سوال ها جایش در صدا و سیما نبود و مصاحبه شونده با توجه به این که اجازه ی پخش تصاویرش رو داده حتماً می خواسته با این دست و دلبازی پای مسائل دیگه به میون کشیده نشه.

 مطمئناً کسی که یک شمش طلا و یک شمش آهن دزدیده باشه اگه ببینه داره گیر میفته خودش آهن ها رو پس میده تا شاید در فرصتی که پیش میاد پای طلاها به میون کشیده نشه.
یا اینکه وقتی یکی  از دو خلاف کار گیر می افته ، همه ی تقصیر ها رو به گردن شریکش میندازه تا خودش رو تبرئه کنه. کما این که در مصاحبه ی یاد شده، مادر خانم سعیده پورآقایی  اسم همه را بردند و به خطاهای فاحش خود و دخترشان اشاره ای نداشتند!

و هزاران مثال دیگه که اظهر من الشمس هست.

بنده و خیلی ها مثل من شاید در ابتدا این فکر به ذهنشون خطور کرد که این قضیه دامی برای رسانه های جریان ساز بوده تا اینجوری رسوا بشن اما دو چیز این ذهنیت رو در روزهای بعد پاک کرد:

 یکی دروغ پردازی های بزرگ رسانه های حامی آقایان موسوی و کروبی در این زمینه (قصد توهین به شخص شما رو ندارم) و دیگری اینکه خود این رسانه ها بعد از مفتضح شدن دست به اعلام همین موضوع زدند و گفتند این یک دام طراحی شده برای ما بود؛

 

ولی هیچ وقت توضیح ندادند که چرا این خبر را منتشر کرده بودند: « جنازه ی سعیده پور آقایی پیدا شد در حالی که برای از بین بردن آثار تجاوز جنسی قسمت هایی از بدن او را با اسید سوزانده بودند!!!!!!!!» و چندین دروغ دیگر...

 

دیدن این اخبار دروغ در این رسانه ها و فاش شدن هزاران دروغ دیگر از آنها و حامیانشان و جسارتاً از شخص آقای کروبی ، دیگر جایی برای اعتماد به آنها باقی نگذاشته.

سیاست آشکار این رسانه ها  اینه که: وقتی که دروغی گفته شد برای افشا نشدن و تقویت دروغ قبلی ، دروغ های بزرگ تر دیگه ای به طور مکرر گفته می شه و این سیاست  غیر انسانی رو شخص «هیتلر» و آمریکایی ها طرح کردند و بسط و گسترش دادند که جای توضیح آن در اینجا نیست...

 

لازم به تذکره که همه ی چیزهایی که نوشتم جنبه ی بررسی و واکاوی داشت و از حقیقت امر کسی جز خدا آگاه نیست.

خدایا همه ی ما را هدایت بفرما...

برقرار باشید...

چرا و چگونه؟
آیا واقعا ندا کشته شد یا نه؟
آیا ندا صالحی در همان صحنه ای که منتشر شد کشته شد یا بعد از ترک صحنه کشته شد؟
ایا ندا اقا سلطان یک قربانی است یا یک بازیگر؟
اما و چرا و چگونه؟
متن زیر را بخوانید اما باور نکنید ولی فکر کنید و بیندیشید.
هدف اصلی رد این رخداد نیست...اما همه اش شک است و تردید

 
معمولا دیدن صحنه جان دادن یک انسان بسیار سخت است ..اما مرگ انسانی که در خون غلطیده و از دهان و بینی ان خون بیرون میاید یکی از رقت انگیز ترین و دلخراشترین صحنه هایی است که یک شخص در طول عمر خود میتواند ببیند .

اما چرا ؟
چطور ممکن است؟
به نظر شما تصادفی است که ..
 فیلمبرداری از نزدیک ...
یک زن جوان در خون غلطیده نگاههای مظلوم ( مشکوک )...
خون از دهان و بینی در همان لحظه فیلمبرداری ..
چیزی شبیه یک فیلم وحشتناک است مگه نه

چند خط بالا اگر در یک فیلم گنجانده شده و اجرا شوند شما دلخراشترین فیلم دنیا را خواهید دید ...بله فیلم

اعتقاد من بر این است که تمام این فیلم واقعا یک فیلم است نه یک صحنه واقعی
چرا.....؟
چرا.....؟
 بخوانید

آیا شما آن فیلم را دیده اید ..آن فیلم در ماهواره ها و اینتر نت براحتی قابل دیدن و دانلود است پس اگر تا حالا آن فیلم را ندیده اید اول ببینید بعد ادامه مطلب را بخوانید

داستان از اول اغاز میشود
در لحظه شروع فیلم
صدای موتور سیکلت و فریاد اقا تیر خورده
هیاهوی چند زن و مرد ...شلوغی صداها اما میبینیم صحنه زیادهم شلوغ نیست

اما تمام اینها و صداها زمانی است که ندا بر روی زمین افتاده یعنی گلوله حداقل 5 ثانیه قبل تر شلیک شده
اما با شلیک گلوله از فاصله نزدیک آن هم به سینه یک زن جوان که دارای بنیه و توان ضعیفی هست مطمنا قربانی بلا فاصله بر زمین میافتد نه آنکه بر زمین بنشیند آنقدر صبر کند تا اطرافیان به طرفش آمده و وی را بگیرند و با احترام بر زمین بخوابانند

پس در اینجا مشخص است که صدا بر روی فیلم میکس شده و ندا نیز بطور مشکوکی در مقابل این گلوله توان اورده است

 
در ابتدا ما سه نفر را بر بالای سر ندا میبینیم فرد شماره 2 استاد ندا که به وی نزدیک هستند یعنی ندا بر زمین نشسته و منتظر مانده تا سه نفر بر بالای سر وی بیایند
اما نه اشتباه کردیم 5 نفر
 
اما چیزی که مهمه اینکه شخص 3.4.1 در دستانشان گوشیهای همراه دیده میشود
گویا این افراد آماده اند تا فیلمبرداری را شروع کنند (عکس بالا)
 
تصویر بالا گوشیهای در دست گرفته شده اشخاص 3 . 4
تصویر پایین گوشی فرد شماره 1
 
اما چرا این افراد فیلم برداری را شروع نکردند
بله
نقش اول این افراد سیاهی لشکر بودن است
میبینیم که این افراد گوشیهای خود را آماده کرده و لی در ابتدا نقش سیاهی لشکر را دارند
اما جالب اینکه با نزدیک شدن فیلمبردار اصلی به صحنه اشخاص 1.4.5  از صحنه فاصله میگیرند
یعنی میدان را برای فیلمبردار خالی میگزارند ولی خود به خارج از صحنه میروند تا فیلم برداری با گوشیهای خود را شروع کنند تا خوراکی باشد برای بلوتوثها
تصویر زیر دور شدن اشخاص 1.4.5  از صحنه و باز کردن میدان برای فیلمبردار اصلی
 
در تصویر و تصاویر بالا متوجه شدیم که شخص 4کفشهای سفید رنگ پیراهن راه راه قهوه ای
و شخص 5 پیراهن راه راه رنگی و استین کوتاه دارند که در حال دور شدن از صحنه هستند...یادتان باشد

اما , اما با بسته شدن کادر دوربین مجددا اشخاص 4 و 5 به صحنه نزدیک میشوند ( کاملا نزدیک. باور نمیکنید ببینید ) ) و احتمالا در حال فیلمبرداری هستند
شخص شماره 4 ( با کفشهای سفید رنگ) از همان جهتی که عقب رفته وارد میشود . سمت چپ فیلمبردار اصلی

تصویر پایین ..بالا و سمت راشت تصویر کفشهای سفید رنگ را میبینید که صاحب آن دوباره به صحنه برگشته غافل از آنکه کفشهایش در کادر میباشد
 
تصویر پایین.... شخص شماره 5 ( پیراهن راه راه رنگی و استین کوتاه ) فیلمبردار را دور زده و از جهت راست فیلمبردار جهت شلوغ بازی وارد کادر میشود مطمئنا در حال فیلمبرداری با گوشی( چه دلیلی دارد تا فیلمبردار را دور بزند)!!!

 
در این میان افراد دیگری هم وارد شده اند یکی شخصی که فریاد میزند ( شماره 6 )این فرد داد و بیداد میکند و در آخر به ندا تنفس مصنوعی میدهد
اما چرا بعد از وارد شدنش و داد و بیداد ابتدا تعلل میکند بعد شروع به تنفس مصنوعی مینماید
دلیل مشخص است این فرد با این کار مجال را به فیلم بردار میدهد تا بیشتر از این صحنه دلخراش تصویر بگیرد
تصویر زیر تعلل زیاد فرد در تنفس مصنوعی...
 
دیگری کسی که ( شماره 7 ) با دوربین فیلمبرداری ( گوشی ) وارد شده واز نزدیک فیلم میگیرد ( بسیار نزدیک .خیلی با دل و جراته )
تصویر پایین ...بالا و سمت راست تصویر شخص شماره 7 رامیبینیم در حال فیلمبرداری از چهره غرق در خون ندا
دقیقا از مابین سر اشخاص 2.3 .6 با دقت و کاملا نزدیک شده 
 
تصویر زیر ...تصویر معروف زیر از ندا صالحی بوسیله همین فرد برداشته شده
این یک تصویر حرفه ای است و کار یک رهگذر معمولی نیست(وقطعا کار یک عکاس حرفه ای است)
 
پس ما چهار گوشی فیلم برداری داریم و یک دوربین فیلمبرداری باکیفیتی که فیلمش همان شب از رسانه های خبری غرب پخش شد!!!( به نظر شما مشکوک نیست)
در این بین موضوعی دیگر جلب توجه میکند انهم ما در این صحنه 3 شخص رهگذر و ایستاده را میبینیم که گویی اصلا متوجه تیر اندازی نشده اند و صدایی نشنیده اند
و تعجب و کنجکاوی آنها فقط مربوط به مغلطه ای است که ناگهان در کنارشان شروع شده

 
مگر نه اینکه در موقع تیراندازی همه فرار میکنند یا پناه میگیرند و یا دراز میکشند.اما اینها در حال راه رفتن عادی هستند یعنی موتور سوار ضارب و گلوله شلیک شده را نه دیده اند و نه شنیده اند ( بازم مشکوکه مگه نه!!!!!)
 
این صحنه را با دقت نگاه کنید
خونی که از دهان سرازیر میشود قابل بحث نیست چرا که با باز کردن دهان و به جریان انداختن خون نگه داشته شده از قبل در آن میتوان چنین کاری را انجام داد .
اما لحظاتی بعد
اما , اما ان شیئ مشکوک و جهت نگاه مشکوکتر ندا به طرف دوربین

 
گویا ندا میخواهد به دوربین چیزی بگوید ....به دست چپ وی هم دقت کنید
 
اینطور نیست .چونکه اصلا ندا کاری با دوربین ندارد و کار او با شخصی است که قرار است وارد صحنه شود و فریاد بزند ندا جون تو باید زنده بمانی

در اینجا میبینیم که با وارد شدن شخص خون نیز از بینی ندا سرازیر میشود اما چجوری بانگاه کردن به دست ندا میبینیم که وی ان شیئ را به طرف صورت خود اورده و لحظه بسیار کوتاهی نگه میدارد دقیقا در همین لحظه خون نه از بینی وی بلکه از گونه وی و نزدیک به بینی سرازی میشود!!!به دست وی نگاه کنید

 
ندا با نگاه کردن به شخص 6 و نیز دوربین دنبال فرصتی میگشت که با پنهان شدن در پشته مرد شماره 6 و ندیده شدن بوسیله دوربین بتواند این کار را انجام دهد .معطل کردنهای بی مورد مرد هم گواه بر آن است
اما ندا دراینجا اشتباه کرد یعنی زمانی این کار را انجام داد که مرد کنار رفته بود

اما این اشتباه را سریع جبران میکند. میبینیم که آن شیی دوباره به بینی نزدیکتر شده و اینبار با فشار بیشتر و خون زیاد تر و دقیقتر
 بطوری که خون از طرف دیگر صورتش هم بالا میرورد یعنی عبور سربالای خون از گودی چشم چپ و رسیدن به پیشانی و موها 
 
در این صحنه هم خون سربالا را میبینید هم شیئ مشکوک. به این تصاویر اکتفا نکنید و حتما فیلم را ببینید
 
تکان دادنهای دست در زمانی هم که بیهوش شده یا احتمالا فوت کرده تابلو هست
با تمام این تفاسیر
حال سئوال پیش میاید چرا چنین اشتباهات فاحشی
خب شاید دلیلش این باشد اول اینکه این افراد بازیگر حرفه ای نیستند و دوم اینکه این افراد با اجرای چنین سناریویی باید صحنه را که اکنون مردم عادی در آن جمع شده اند سریع ترک کنند مثلا به بهانه بردن ندا به بیمارستان و دیگر امکان این نیست که صحنه را مجددا بازسازی کنند پس آنجا را ترک میکنند و به همین فیلم اکتفا میکنند به این دلیل که
اولا باید امشب این فیلم از بی بی سی پخش شود
دوما تکرار مجدد آن جهت اصلاح اشتباهات در جایی دیگر باعث میشود که در کوتاه مدت قضیه لو برود

اما اینجا به بن بست میخوریم
ندا کشته شده و پزشک قانونی هم تایید کرده
اما
اما بعد از اتمام فیلم و احتمالا جمع شدن افراد معمولی در صحنه باید صحنه ترک شود چطوری
 بخوانید
افرادی که بالای سر ندا هستند ندا را بلند کرده و در داخل خودرویی میگزارند که بر اثر راه بندان متوقف شده و وی را به بیمارستان میبرند اما در میان راه به علت یا به بهانه ترافیک از آن خودرو پیاده شده و جنازه را با خودرویی دیگر که آنجا آماده شده بوده حرکت میدهند خودرویی که احتمال صد در صد از خودشان است با وارد شدن به خودروی جدید بازی تمام میشوند و احتمالا ندا بلند شده و مینشیند!!!!!!!!!!!!!!
!!
!!
اما نه بازی تمام نشده است
اگر قرار باشد آن فیلم از ماهواره پخش شود باید جنازه ای واقعی باشد تا تایید شود والا فردای آن روز این اتفاق تکذیب میشود در آینجاست که
...معمولا منافقان و معاندان به افراد خود هم رحم نمیکنند برای همین طبق برنامه در همان ماشین و یا جای دیگری تصمیم به قتل ندا میگیرند
در این بین که ندا میبیند سرش کلاه رفته و تا آنان جان وی را نگیرند راضی نمیشوند .اقدام به دفاع و مقاومت نموده
اما موفق نمیشود جان بدر ببرد
من داستان سرایی نکردم چرا ...این را میگویم
در فیلم میبینیم که گلوله به سینه و نزدیک گلوی ندا خورد و حتی شاهدان هم تایید کردند
بطوری که اشخاص 2و 3 با فشار دادن محل گلوله سعی دارند تا جلوی خونریزی را بگیرند
اما در گزارش پزشک قانونی در روز بعد از حادثه یعنی هنگامی که هنوز موضوع داغ نبود امده است که گلوله از ناحیه پشت سر و زاویه تند به کمر (!)وی برخورد کرده است
گلوله در پزشک قانونی از بدن وی بیرون آمده یعنی اینکه گلوله بعد از ورود از طرف دیگر خارج نشده ودر بدن وی مانده است!!!!!!!
بعد از مقاوت ندا در مقابل یارانش!!! گلوله ای که قرار بود بر طبق برنامه از ناحیه سینه به ندا برخورد کند تا صحنه کامل شود از ناحیه کمر به وی برخورد میکند
 
اما نکاتی جالب نیز وجود دارد اینکه در هنگامی که دوربین کاملا به ندا نزدیک میشود ناگهان میبینیم آن تصویر باکیفیتی که بوسیله دوربین مجهز گرفته شده تاریک میشود
با این کار احتمالا بیننده را گمراه میکنند تا جزئیاتی را نبینند
جزئیاتی مربوط به رها کردن آن شئی محتوی خون که احتمال بویسله ندا بر روی سینه و زیر دستان فرد شماره 2 رها شده
 
اکنون شاهدان حرفهایشان متفاوت است و شاهدان اصلی نیز فراریند
دکتر حجازی کسی که سعی داشت تنفس دهد مدتی قبل از حادثه به ایران امده و بعد از حادثه و پایان ماموریتش مجددا به خارج فرار کرد
العاقل یکفی فی الاشاره
 
 

 
منبع: وبلاگ زنجیره ی وبلاگ های احمدی نژادی 
به نقل از: http://kashanhami.blogfa.com

سلام.
خبرگزاری سی.ان.ان داره یک نظر سنجی رو انجام میده که به لطف همبستگی دشمنان و پراکندگی ما 95% افراد رای به تقلب در انتخابات دادند و تنها 5% صحت انتخابات رو تایید کردند.
برای خودمون باید متاسف باشیم.
شما هم به آدرس زیر بروید و برای حمایت از حق رای به درستی بدهید. یعنی در واقع گزینه ی ((بله)) رو انتخاب کنید و به دوستان خود هم سفارش کنید که حتماً شرکت کنند.
http://internationaldesk.blogs.cnn.com/2009/06/15/monday-poll-3
برقرار باشید...
عظیمیان

بهترین راه برای تشخیص حق از باطل ، مراجعه به کتاب خدا و سیره ی عملی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهلبیت مطهرش (علیهم السلام) است.

 

یکی از ایراداتی که به آقای احمدی نژاد وارد می کردند و طی یک مدت آن را مرتبا تکرار می کردند ، مسئله ی «عزل و نصب وزرا» در مدت های کوتاه بود.

البته بعداً متوجه شدیم که عنوان کنندگان این مسئله و مسائل دیگر به هیچ وجه خیر خواه و دلسوز ما نبودند و تکرار زیاد این مطالب نیز جزئی از استراتژی «آمریکایی» آنها بود.

 

این استراتژی را که یک فرد آمرکایی ارائه کرده ، به این صورت است :

اگر ما مطلبی را بیان کردیم و احزاب و گروه ها نپذیرفتند ، به این معناست که آن مطلب خیلی دور از ذهن و غیر قابل پذیرش است و برای آنکه قابل پذیرش شود ، باید آن را به کرات و مسلسل وار از رسانه های مختلف پخش کنیم تا قابل پذیرش شود.

 

البته پذیرش خود این مطلب که یک فرد مسلمان (رسانه ها و جریان حامی مهندس موسوی) برای القای یک مطلب دروغ ، از این شیوه زشت استفاده کند سخت بود، اما کم کم متوجه شدیم که باید حساب بعضی از مردمان آخرالزمان را از حساب پدرانمان جدا کنیم. کم کم یادمان افتاد که «سیاست پدر و مادر ندارد!»... ( منظور بی احترامی به شخص خاصی نیست)

 

نتیجه آن شد که ما احساس می کردیم آقای احمدی نژاد یک فرد مستبد است (البته خدای نکرده) اما نمی توانستیم تشخیص دهیم از کجای این اخبار این مسئله استنباط می شد، چون نصب و عزل وزرا و کارگزاران ، در صورتی که نا کارآمدی آنها ثابت شود امر درستی بود که جای بهانه گیری به آن صورت را نداشت...

 

نمونه ای از سیره ی آقا امام علی ( علیه السلام) ، امام عدل

شنیدیم که آقا امام علی (علیه السلام) ، صبح یک قاضی را بر مسند قضاوت نشاندند و عصر او را عزل کردند.

وقتی قاضی معزول، این مسئله را سؤال کرد که چگونه پیش از آشکار شدن نتیجه عملکردش عزل شده ، ار آقا امام علی (علیه السلام) جواب شنید: به من گزارش داده اند که صدایت را از صدای متهم بلند تر کرده ای...(چیزی قریب به این مضامین)

 

پس دیگر چه جای اتهام زنی به آقای دکتر احمدی نژاد باقی می ماند ، جز آنکه عده ای قصد شوراندن مردم را داشته باشند تا از آن رهگذر به منافع و مقاصد خود برسند.

متأسفانه در این چند سال طهور پدیده ی اصلاح طلبی ، مقاصدی که از سوی اصلاح طلبان قصد شده اکثراً «شر» بوده اند.

خدا همه ی ما را هدایت کند...

کیهان :سایت وابسته به ستاد آشوب و رئیس گروهک نهضت آزادی با آگاهی از نقش موثر صداوسیما در رو کردن دست طراحان پروژه براندازی و متوقف کردن این طرح آمریکایی، خواستار تحریم صداوسیما شدند.
موج سبز با ابراز هراس شدید نسبت به میزگرد مشترک محمدعطریانفر، سعید حجاریان و سعید شریعتی و پاسخ های آنها به پرسش های چالشی مجری(حیدری)، خواستار تحریم رسانه ملی و ندیدن این میزگرد شد. نگرانی عناصر پشت پرده سایت مذکور از آن جهت قابل درک است که طیف رسانه ای همسو با این سایت، تلاش وسیعی را پس از برگزاری دادگاه متهمان اغتشاشات ترتیب دادند تا دادگاه ها را ساختگی و ناشی از خوراندن قرص های روانگردان، شکنجه و... جلوه دهند. آنها اکنون هراسانند که سه متهم یاد شده با توضیحات صریح خود، دست شایعه سازان و نقش آفرینان حوزه جنگ روانی را بیش از گذشته رو کنند.

نگرانی از آگاه شدن مردم و رو شدن دست سران فتنه های اخیر- به اعتبار استفاده از برنامه های صداوسیما- همان شیوه اعراب جاهلی قافیه باخته (امثال ابولهب و ابوجهل) را تداعی می کند که از مردم می خواستند پنبه در گوش خود فرو کنند یا دست بزنند و همهمه کنند تا حقایق را از زبان پیامبر(ص) نشوند.

 

به نقل از «جهان نیوز»

معجزه پوتینی!
فحشای قانونی!
جنایتی دیگر از خداجویان!
«جنبش اربعین»
وقتی موسوی می خندد ...
میر حسین ، از ظهور تا سقوط
مهدى موعود در منابع زردشتیان
رویای صادقه ی کوروش کبیر در مورد آقا امام رضا علیه السلام
نابودی اسرائیل و یهودیان اشغال گر ...
سبز پوشان همچنان پیرو دجالند ...
آیا مهندس موسوی واقعاً همان دجال است؟
اعتراف از 2 خرداد تا 22 خرداد
احمدی نژاد در نظر جهان اسلام
فتنه چگونه شکل گرفت ، یا هوا چگونه ابری شد؟
عوامفریبی
[همه عناوین(76)][عناوین آرشیوشده]