(با عرض پوزش از حامیان واقعی میر حسین موسوی و ادای احترام به ایشان)
شاهین شهر، شهری است در نزدیکی شهر اصفهان؛
اکثریت قریب به اتفاق مردم این شهر مهاجرانی هستند که از نقاط مختلف کشور به آنجا آمده اند.
متأسفانه فساد و فحشاء در این شهر بسیار زیاد به چشم می خورد و بسیاری از مسائلی که در بیشتر نقاط ایران «ضد ارزش» محسوب می شوند ، در این شهر قبح خود را از دست داده اند!
البته حتماً افراد با ایمانی هم در شاهین شهر زندگی می کنند اما در اقلیت هستند.
طبیعی است که در چنین جوی ، حامیان موسوی در اکثریت باشند!
پیش از پایان یافتن مهلت تبلیغات انتخاباتی و پس از اعلام نتایج ، حامیان موسوی در این شهر - همانند دیگر شهر های کشور- جنایات زیادی مرتکب شدند؛ از سلب آسایش دیگران گرفته تا دزدی و قتل حامیان دکتر احمدی نژاد...
یکی از شاهدان عینی تعریف کرد پسر بچه ای که عکس تبلیغاتی «دکتر محمود احمدی نژاد» را جلوی سینه و پشت کمر خود آویخته بود ، توسط اوباش حامی موسوی کشته شد.
آن پسر بچه بی گناه توسط یکی از دو موتور سواری که حامی موسوی بودند ، از ناحیه گلو توسط چاقو ضربه خورد و در حالی که برای زنده ماندن تلاش می کرد و «خر خر» می کرد جان داد.
امیدوارم قاتلان این پسر بچه دستگیر شده باشند و به سزای عمل خود برسند؛ هر چند که...
اکثر قریب به اتفاق این قشر هنجار شکن جامعه (اوباش) دو دسته شدند: یک دسته هیچ رأیی ندادند و دسته ی دیگر از میر حسین موسوی حمایت کردند که این خود جای تأمل دارد ؛ زیرا با پول های بی حسابی که موسوی از جیب ملت و توسط برخی حامیان دانه درشت خود خرج کرد ، هیچ بعید نیست که این دسته از اراذل را تطمیع کرده باشند.
حامیان موسوی در این ایام دست به دزدی هم می زدند.
یکی از مالباختگان که موتور سیکلت او را از جلوی درب خانه دزدیده بودند تعریف کرد:
چند روز پس از سرقت موتور سیکلت، پلیس آن را در حالی پیدا کرد که کاملاً سوخته بود و تقریباً چیزی از آن نمانده بود؛ حامیان موسوی برای ایجاد صحنه ی اغتشاش در شهر ، موتور این فرد و چند موتور سرقتی دیگر را به آتش کشیده بودند.
سارقان نیز به زودی دستگیر شدند و اعتراف کردند برخی از موتورهای مسروقه را جهت تأمین پشتوانه ی مالی و شاید برای ایجاد تجمعات و زر خرید کردن اوباش، به مالخر فروخته اند و مابقی را جهت صحنه آرایی (!) آتش زدند!
این چند سارق نوجوان که شاید حتی واجد شرایط رأی دادن نبودند به سرقت 18 عدد موتور سیکلت اعتراف کردند...