سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حقیقت شیرین
مازاد دانشت را که به برادر بی بهره از دانشت می رسانی، صدقه تو بر او به شمار می آید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
 

در ابتدا لازم به تذکر است که تطبیق احادیث وارده راجع به اوضاع آخرالزمان برحوادث روزگار کار نادرستی است. زیرا در صورت عدم صحت این تطبیق ، نتیجه ای جز دلسردی و شاید بد بینی حاصل نمی شود.

--------------------------------------------------------------------------------

 

در همان اولین روزهایی که «برخی از» دختران حامی مهندس موسوی ،  پرچم های سبز منقش به نام آقا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) را در دست ناپاکشان گرفتند و در پارتی های انتخاباتی(!) به عشق حماقت رقصیدند و به گفته ی خبرگزاری ها پرچم های متبرک به نام آقا ابوالفضل العباس (علیه السلام) را زیر پا گذاشتند و روی آن نشستند ، همه دیدند که حدیثی از امیر المؤمنین (علیه السلام) به تعبیر خود نزدیک شد و شاید اصلاً منظور حدیث همین بود.

 

«برخی از پیروان دجال در آن روزگار چیزی سبز بر سر و دوش دارند. (بحار الانوار ، جلد 13 ، ص965)»

 

بررسی ایراد وارده از سبزها به این حدیث:

کتاب بحار الانوار دو ویرایش یا بیشتر دارد که یکی از ویرایش ها 110 جلد دارد و دیگری 25 جلدی.

«این کتاب در چاپ قدیم 25 جلد و در چاپ جدید در 110 جلد منتشر شده است.» (3)

 

در مورد دوره ی 110 جلدی ، تعداد صفحات جلد 13 بسیار کمتر 965 است و این باعث شده که شماره ی صفحه مذکور اصلاً در جلد 13 موجود نباشد. لذا باید حدیث یاد شده حتماً از دوره ی 25 جلدی بحار آورده شده باشد.

ولی افرادی که همیشه سعی در جو سازی دارند ، بدون ذکر این تفاوت صفحات در دو دوره ی چاپ ، اصل وجود حدیث را تکذیب می کنند!

 

بنده چون سری 25 جلدی این کتاب معظم را در دسترس نداشتم جستجوی این حدیث برایم کاری بسیار مشکل بود ولی در این جستجو به موارد بسیار جالبی در کتب شیعه برخورد کردم.

 

احادیث و مطالب دیگر در مورد سبزها:

توجه داشته باشید که:

 

*- «از نشانه‌های ظهور، خروج دجّال است. دجّال از ریشة «دجل» به معنای دروغ‌گوی حیله‌گر است. دجّال در زبان عربی به معنای آب طلا است و به همین علّت، افراد بسیار دروغ‌گو که باطل را حق جلوه می‌دهند، دجّال نامیده می‌شوند.» (1)

*- «در روایات از دجّالها و دروغ‌گویان فراوانی نام برده شده است. در برخی روایات دوازده و در برخی سی، شصت و هفتاد دجّال آمده است.» (2)

و این روایات ، حدیث اول را بیش از پیش به حقیقت نزدیک می کند.

 

هر چند حدیثی که در ابتدا ذکر شد در حالی که می تواند صحیح باشد ، امکان خطا و اشتباه در نقل آن و یا بیان آدرس آن و یا اصلاً در کل حدیث وجود دارد ؛

اما وقتی که در حال جستجو در کتب فارسی شیعه بودم گمان من به صحت این حدیث بیشتر شد.

 

در آن حین به احادیث زیادی برخوردم که بر استفاده از نشانه ی سبز در بین حامیان دجال تأکید می کردند.

ضمن آنکه همان طور که ذکر شد مشخصه ی بارز دجال «دورغ گویی است» و همه می دانیم که این کار جزء لاینفک این جریان است.

 لیستی از کشته شدگان که جزر و مد دارد! مرده هایی که زنده می شوند! تجاوزی که هیچ گاه صورت نگرفت ، تقلبی که از ارائه ی حتی یک دلیل محکمه پسند برایش عاجزند و ...

 

غیر از حدیث مذکور ،‏در ضمن جستجو به احادیث فراوانی برخوردم که در آنها آقا امام علی (علیه السلام) در جواب به «صعصعه» می فرمودند  پیروان دجال طلیسان های سبز می پوشند.

علاوه بر آن ، حدیث یا احادیث دیگری نیز وجود دارد که همین موضوع را بیان می کند.

 

نشان سبز سفیانی!:

طبق احادیث سفیانی فردی است که بعد از ظهور امام زمان (علیه السلام و عجل الله تعالی فرجه) و پیش از قیام ایشان خروج می کند و جنایات زیادی مرتکب می شود.

 

*- علامت دیگر ، خروج سفیانى با پرچم سبز ( یا سرخ ) و صلیب طلائى است (عصر ظهور (فارسی) - الشیخ علی الکورانی العاملی - ص 130)

 

اگر این حدیث به این موضوع مربوط باشد ،‏شاید سفیانی به دنبال یار گیری از اپوزوسیون ایرانی نیز باشد!

 

(مهم) شباهت جنبش دجال به جنبش دین گریز سبز:

*- خروج دجال جنبشى بر اساس لاابالى گرى و نشأت گرفته از توطئه « یهود » و همانند جریان " هیپى گرى " غربى است که ناشى از عیش و نوش و خوشگذرانى است .

(عصر ظهور (فارسی) - الشیخ علی الکورانی العاملی - ص 320)

 

اکنون به خبری از خبر گزاری فارس توجه کنید:

*- نام اصلی این بنیاد، بنیاد "جامعه باز " (Open Society) است و متعلق به «یک یهودی میلیاردر» به نام "جورج سوروس " می‌باشد. (4)

 

برای جلوگیری از طولانی شدن بحث همین مقدار اکتفا می کنم .

-------------------------------

پی نوشت:

(1) و (2) : http://mouood.org/content/view/9059/3/

(3):  http://www.rasekhoon.net/Article/Show-37763.aspx

(4): http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8805171284


احسان عظیمیان ::: سه شنبه 88/7/21::: ساعت 1:45 صبح
 

اینجانب احسان عظیمیان ، اعتراف می کنم...

بدون دادگاه و بدون آنکه کسی پرسیده باشد...

به گرایشات غلط سیاسی و فکری خودم اعتراف می کنم...

و به تعصبات کور کورانه...

تا شاید تلنگری به حامیان تند رو و متعصب باشد.

 

روزی که تلوزیون نتایج انتخابات دو دوره ی پیش رو اعلام کرد با خوشحالی به همه خبر می دادم اما نمی دانستم برای چه چیزی خوشحال بودم!

دوره ی بعد از آن هم همینطور.


در آن دوران خیلی چیزها را نمی توانستم ببینم ؛ مثلاً نمی توانستم ببینم کسانی که به رژیم جمهوری اسلامی بد وبیراه می گفتند چه اشتراکاتی دارند؛

در آن وقت ها روزنامه های چپ ها به ما می گفتند «اکثریت کم سر و صدا» و به «راستی ها» می گفتند «اقلیت پر سر و صدا»!

 

در آن زمان شایعاتی درباره ی فساد مالی ، انحصار گرایی و باند بازی های برخی از شخصیت های نظام در بین مردم کوچه و بازار مطرح بود؛ آن شخصیت ها همانهایی بودند که پس از انتخابات 22 خرداد رو در روی ولایت فقیه ایستادند!

 آقا زاده ها و دانه درشت ها و از ما بهتران!

 

و این باعث شده بود که اکثریت رأی دهندگان به پدیده جدیدی به نام اصلاحات گرایش پیدا کنند.

و البته من که اطلاعات سیاسی نداشتم مجذوب حرف های دیگران و ظاهر موقر و تر و تمیز آقای خاتمی شده بودم.

اما به زودی امتداد این سادگی  زیر حملات اطلاعاتی رسانه های اصلاح طلب قطع شد و ما شدیم حامی آقای سید محمد خاتمی ...

به قول ابراهیم نبوی: «بعدها فهمیدیم که شدیم دوم خردادی»؛

 با این تفاوت که آقای نبوی گرایشات تند ضد نظام داشت اما من فقط یک جوان ساده بودم که از انتخاب خود جانبداری می کرد.

 

در آن روزها رسانه های چپی و جریان فکری حاکم بر آنها ما را در مقابل رهبر انقلاب و نظام قرار می دادند و ما به دلیل حمایت از رئیس جمهور منتخب ، از جمهوری اسلامی تنفر داشتیم.

 

حتی زمانی که سایه ی تهدید آمریکا بر کشور افتاده بود و باعث می شد ما جنوبی ها همیشه باک بنزین ماشینمان پر باشد ، حرف ما این بود: شاید اگر آمریکا حمله کند اینجا مدینه ی فاضله بشود!

حتی وقتی آمریکایی ها شهر من ،آبادان، را با موشک کروز زدند ، باز هم در رؤیای آزادی آمریکایی بودیم!

و حتی وقتی خمپاره ی آمریکایی ها شیشه های منازل آبادانی ها را بر زمین ریخت ، باز هم در خواب و خیال غوطه می خوردیم(!) و می گفتیم شاید روزی در کنسرت ابی و داریوش شرکت کنیم!

و شاید روزی دوباره آبادان تنه به تنه ی نیویورک بزند!

ما به فکر آزادی احمقانه ای بودیم که روزی مردم از آن خسته شده بودند و در رکاب «سید قمی» فریاد زدند : مرگ بر شاه.

 

ما سرمان را در برف می کردیم و به معترضان می گفتیم : «نگذاشتند آقای خاتمی کار کند» ؛

 ما روی حرفی که می زدیم فکر نمی کردیم و چیزی را می دیدیم که دوست داشتیم! اما معنای حرفمان را خوب می فهمیدیم.

در آن زمان نه جورج سوروس را می شناختیم نه از برنامه ی هسته ای ایران و نه از قراردادهای ننگین مطلع بودیم.

 

آقای خاتمی پرچمدار حرکتی شده بود که با اصل نظام هیچ گونه سنخیتی نداشت و بالاخره باید یکی از این دو کنار می رفتند!

 

صادقانه اعتراف می کنم ، آنچه به ما دیکته می شد باعث شده بود که  ما از رهبر و نظام کینه به دل بگیریم!

به خاطر تعطیلی روزنامه هایی که فکر می کردیم مظلومند! به خاطر توقیف رسانه های نوشتاری که حتی راجع به یک کلام آن فکر نمی کردیم!

ما فقط ستون «ستون پنجم و ستون چهارم» آقای ابراهیم نبوی را می خواندیم و به تمسخر پیشنماز شهر اردبیل ، «آقای حسنی» ، می خنددیم و «یکدیگر را به آن مژده می دادیم».

 

ما نمی توانستیم درک کنیم چرا وقتی رهبر (عزیزمان) به جایی سر می زنند آن همه جمعیت به استقبال ایشان می آیند و اصلاً از کجا می آیند؟

و چرا عده ای اشک شوق می ریزند؟

آنچه می دیدیم با چیزی که در ذهن ما تلمبار شده بود تناقض داشت ؛ تناقضی بزرگ...

در این سفرهای رهبر (معظم انقلاب) ، فرضیه ی اقلیت پر سر و صدا و اکثریت کم سر و صدا مصداق نداشت!

چیزی که با چشم خودمان می دیدیم جز بر تعجب ما نمی افزود!

 

ما نمی شنیدیم یا نمی خواستیم بشنویم که چطور به مراجع تقلید توهین می کنند و اگر هم می دیدیم شاید خدای نکرده می گفتیم راست می گویند!

وقتی «آقای آغاجری» گفت : «تقلید کار میمونه!» ما هم گفتیم عجب شهامتی! جزاک الله خیرا!

ما حرف شیطان را شنیدیم و گمان کردیم حرف دل ما بود!

 

ما حتی ما نمی شنیدیم یا نمی خواستیم بشنویم که چطور به آقا امام حسین (علیه السلام) و آقا امام زمان ( علیه السلام و عجل الله تعالی فرجه) توهین می کردند و خدا را شکر که ندیدیم .

ما مسخ شده بودیم!

 

ما اصلاً نمی فهمیدیم ولایت فقیه یعنی چه و اگر حدیثی هم می شنیدیم که آنرا توجیح و تبیین می کرد ، اثر کوتاهی بر ما حامیان آقای سید محمد خاتمی داشت.

به قول خداوند: «وقتی با شیاطین خود خلوت می کردیم» ، باز هم سید محمد خاتمی بود و ما بودیم و انکار ولایت فقیه و رد بدیهیات مذهب تشیع!

 

وقتی رهبر عزیز راجع به «حرکت خزنده ی دشمنان» صحبت فرمودند و آخرین شماره ی روزنامه ی «جامعه» را دیدیم ، دلمان خیلی برای مظلومیت جناح اکثریت کم سر و صدا(!) سوخت.

خوب یادم هست روی صفحه ی اول آخرین شماره ی روزنامه ی جامعه عکس رهبر معظم انقلاب چاپ شده بود و به قول آقای «یوسفی اشکوری» باورمان شد که : «ما در ایران قربانی خشونتیم»!

 

درسته که جنگ نرم به تازگی برای ما مفهوم پیدا کرده ولی جناح دوم خرداد سالهاست که در این جبهه می جنگند.

آنها در زمینه ی نظریه پردازی و طرح استراتژی جنگ نرم با غول هایی مثل «سعید حجاریان» و «شمس الواعظین» و «عبد الکریم سروش» و خیلی های دیگر ما جوانان را از نظر فکری له می کردند.

و از نظر مالی هم جیب ملت و غول هایی همچون «آقای دکتر جاسبی» و خیلی های دیگر پشت سر آنها بودند.

 

اما اندکی بعد ، زمانی که «کنفرانس کثیف برلین» پخش شد و آقای یوسفی اشکوری همان جمله ی معروفش را در حالی بیان کرد که همه به او فحش می دادند و هیچ کس به او گوش نمی کرد(!) اندکی شک در دل ما پیدا شد.

 

در انتخابات شوراهای شهر و مجلس هفتم مردم ایران نشان دادند از اصلاح طلبان روی گردان شده اند ولی باز هم بازیچه ی دنیای اصلاح طلبان سالها از عمرمان را تلف کرده بود و هنوز خیلی از مسائل دین اسلام و علی الخصوص مذهب شیعه را اصلاً درک نمی کردیم ؛ چه برسد و ولایت پذیری!

 

بعد از فروکش کردن روزنامه بازی ها و دکترای افتخاری دریافت کردن از غربی ها و لبخندهای ژکوند و ... ، اندکی فرصت تفکر در دین دست داد و آنگاه بود که فهمیدم نماز خواندن در مسجد برای مرد مسلمان لازم است.

 

آنگاه بود که شنیدم پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است : یهودیان اسلام کسانی هستند که صدای اذان را می شنوند و به مسجد نمی آیند. (اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم)

 

رفتن به مسجد باعث آشتی با چیزهایی شد که سالها جریان اصلاح طلب ما را از آنها ترسانده بودند؛

و اینطور شد که طی یک دوره ی تقریباً طولانی فهمیدم که قضایا کم و بیش طور دیگری هستند.

ما فریب خورده بودیم...

 

یکی از نقاط عطف در زندگی من سفر 10 روزه به مشهد امام رضا (علیه السلام) بود و عنایات ویژه آقای عالم...

آن وقت ها فهمیدم بسیجی ها آنقدر که ما را ازشان ترسانده بودند ، بد نیستند؛ بلکه گاهی بسیار استثنایی هستند و دوست داشتنی؛

چیزی که هرگز در دوستان قدیمی یافت نمی شد.

 

تازه داشتم به نقاط اشتراک کسانی که رژیم را سب می کردند پی می بردم...

تازه می دیدم که تقید به دین در آنها گم شده و اگر همسرشان نیز همراهشان بود ، فکر می کردی در حال شنیدن بد و بیراه از زبان شوهر یک مانکن (!!!) هستی...

زنانی  که همگی شبیه یکدیگر بودند و ...

تازه این حدث شریف تبلور پیدا می کرد که «دوستی کار خدایی است و دشمنی کاری شیطانی».

 

عقاید تازه شکل گرفته و شکننده ی ما هنوز مسائلی مانند ولایت فقیه را نمی توانست درک کند...

 

زمانی که انتخابات دور نهم ایران برگزار شد اصلاً قبولی آقای «دکتر محمود احمدی نژاد» در مخیله مان هم نمی گنجید ولی شد آنچه که باید می شد.

چهار سال اول دور آقای دکتر احمدی نژاد هم می شنیدیم که چیزهایی راجع به این مرد می گفتند که هیچ کس آنها را نشنیده بود و فقط گفته می شد!

 

چهار سال بعد، وقتی که کاندیداها مشخص شدند ، برخی از دوستان در دانشگاه ، از دکتر احمدی نژاد دفاع می کردند ، ولی من گوشم به حرف آنها بدهکار نبود ؛

در حالی که آنها اسناد محکمی داشتند ولی من اسناد کوچه بازاری!

 

نیاز به تحقیق داشتم تا تصمیم بزرگ زندگی خودم را بگیرم.

آنقدر مطالعه کردم و گزارش مناظرات و گفتگوها را از خبرگزاری های حامی آقای مهندس میر حسین موسوی و دولت خواندم که تا مدت ها چشمانم درد گرفت و دیگر قادر به ادامه ی مطالعه نبودم.

 

دیده بودم که سخنان آقای موسوی پر است از ناسزا و بد دهنی و اغوای آزادی و بی بند وباری...

از همان جنسی که سالها به خوردمان داده شده بود...

 

دختران رقاصه در میتینگ های تبلیغاتی میر حسین موسوی و پرچم های سبز نفاق ، منقش به نام رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) در دست...

و زنان محجبه در میان حامیان دکتر احمدی نژاد با نام امام زمان (علیه السلام و عجل الله تعالی فرجه) بر لب...

 

مردانی از اهل آخر الزمان که شبیه زنان بودند با مچ بند سبز...

مردانی از جنس شهدا در خیل طرفداران دکتر احمدی نژاد...

 

زنانی از جنس شهوت که خود را خوراک چشم چرانها کرده بودند با مانتوهای سبز چسبان و اندامی غرق در مفهوم دجال...

.

.

.

.

و زنانی از جنس پیام آور کربلا (سلام الله علیها)... (خجالت کشیدم این دو بند را در کنار هم بیاورم.)

 

افرادی از جنس جبت و طاغوت با حرف های دوران جاهلیت اعراب در سالن آزادی تهران...

و مردانی با ویلچر و عصا و آستین های خالی که زندگی را مدیون ایشانیم در بین مخالفان بالا نشین های سبز و خاکستری...

 

افرادی که می گفتند : «من»... و احساس خطری که فقط گفته می شد و تبیین نمی شد...

افرادی که می گفتند «بنده» ... و تهمت هایی که یکی یکی جوابشان شنیده می شد...

 

و رهبری که واقعاً رهبری می کرد به خیر و سخنانی که از جنس مظلومیت بودند...

و نام هایی از رهبر معظم انقلاب که از سر ریا گفته می شد و فردا نقض می شد...

«در آخر الزمان مردانی می آیند که شب مؤمنند و روز کافر ؛ روز مؤمنند و شب کافر»

 

مراجع بزرگی که مقید به ولایت فقیه بودند...

مراجعی به شکل طلحه و زبیر که سالها پیش از ولایت حرف می زدند و امروز استغفار می کردند...

 

مردی از جنس «صالح ابن شعیب» که فاصله ی جوانی تا پیری را چهار ساله طی کرده بود و مردی از جنس « سید خراسانی» که با خیل عظیمی از جنس «دجال» و «سفیانی» می جنگید...

مردان و زنانی که راز شتر سرخ موی تقلب را در سینه پنهان می کردند...

 

این بود اعترافات من و «ثم اهتدیت» و آنگاه هدایت شدم...

شاید احمدی نژاد فرمانده ای باشد به نام «صالح ابن شعیب» با ریشی کم پشت و قدی نه بلند نه خیلی کوتاه که با بزرگان کفر و نفاق در می افتد و شاید رهبر عزیزمان سیدی باشد به نام «سید خراسانی» که صالح ابن شعیب را فرمانده ی لشکرش می کند و با بیرق های سیاه از ایران قیام می کند... و شاید نه ، هنوز صبر لازم است...

 

«و پس از آنکه یهودیان از غرب می آیند و بیت المقدس را اشغال می کنند ، مردان رزم از عراق و شاید ایران فرا می رسند » ؛ « به خدا روزی را می بینم که یهودیان را مثل گوسفند [ در سرزمین های اشغالی ] سر می برند...»


احسان عظیمیان ::: سه شنبه 88/7/14::: ساعت 12:19 صبح
 

در حالی که عده ای از هموطنان ساده لوح شتر پرست ما دنبال جمل سرخ موی تقلب گرد آمدند و به آزمندی میر حسین موسوی و کروبی و اصلاح طلبان آبروی ملک و مملکت را می برند و زیان های غیر قابل جبرانی به کشور پارسیان و نام پر افتخار ایران میزنند ، باید شاهد باشیم برادرانی از ملت عرب دوشادوش هموطنان آزاده ی ایرانی ، از بزرگ مرد تاریخ و شاید «صالح ابن شعیب» با افتخار حمایت می کنند و با غرور نام او را می برند.

 

سخنرانی و مصاحبه‏های رئیس جمهور کشورمان در متن و حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک و نیز سخنرانی بسیار تند نتانیاهو در این اجلاس علیه ایران، مورد توجه افکار عمومی جهان عرب قرار گرفته است.

به گزارش "الف"، در این میان نظرات منعکس شده بینندگان سایت شبکه خبری الجزیره در ذیل خبر مربوط به منازعه احمدی نژاد - نتانیاهو در نیویورک، جالب توجه است. نظرات بینندگان وبسایت الجزیره در ذیل اخبار و تحلیل های این سایت، برآیندی از  دیدگاه های نخبگان جهان عرب محسوب می شود.

لازم به یادآوری است آقای احمدی نژاد در نیویورک مجددا وقوع هلوکاست را زیر سوال برد و اثبات تحقق آنرا مستلزم پژوهش مورخین بیطرف دانست. روز بعد از سخنرانی احمدی نژاد، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل پشت تریبون مجمع عمومی قرار گرفت و درحالی که به سختی خشم شدید خود را کنترل می کرد، نیمی از نطق خودرا به ارائه اسناد و مدارک درباره هولوکاست اختصاص داد و ضمن تشکر از 11 کشوری که سالن اجلاس را در حین سخنرانی احمدی نژاد ترک کرده بودند، از نمایندگان بقیه کشورهای حاضر در سخنرانی احمدی نژاد به شدت انتقاد کرد.

طی دو روز گذشته رسانه های غربی که تحت نفوذ صهیونیستها اداره می شوند مدعی شده اند سالن اجلاس مجمع عمومی در حین سخنرانی احمدی نژاد خلوت بوده است. این درحالی است که سخنرانی طولانی و خسته کننده قذافی باعث خلوت شدن سالن شده بود و در زمان سخنرانی رئیس جمهور کشورمان تعداد نمایندگان کشورهای حاضر بجز 11 کشور غربی که سالن را ترک کردند‍، به طور متعارف بوده است. در عین حال، کنفرانس خبری رئیس جمهور کشورمان یکی از شلوغ ترین کنفرانس های خبری سران کشورها در نیویورک بوده است.

تعدادی از این نظرات بینندگان الجزیره درباره این اخبار به شرح زیر است:

عبدالعزیز آل حسین
حمله تو به احمدی نژاد باعث افتخار اوست
به خدا قسم اگر همه عالم احمدی نژاد را تحریم کنند ، خداوند کامل کننده نور است حتی اگر کافران اکراه داشته باشد.
یک سوال از اعراب دارم همچنانکه این سوال را قذافی دیروز پرسید که آیا اعراب و یهود پسرعمو هستند ؟ چون رفتار آنان نسبت به یهود چنین چیزی را برایم ثابت می کند و شکر


صوت الحق
از : دولت دین بی دین
کلاغ است که غارغار می کند ، به خدا به مسخرگی اشک تمساح می ریزد. چه شهدائی که به دستش و به دستور مستقیمش فروافتادند و همه ملتها به سازمان ملل تسلیت می گویند که منبر آن رئیس مجرم و دولت مجرمی را پذیرفته است که هزاران کشت و خون ریخت و حکومت قاتلان را تاسیس کرد که اساس آن جنایتکاران هستند و در عالم گروه های ترور گستراند و الگوی سازمان های اطلاعاتی و گروه های تروریستی برای استفاده از خشونت شد. دولت دین بی دین، همان دولت اسرائیل است

ali m ali
از بغداد زخم خورده
ای دکتر احمدی نژاد ! به خدا تو مردی هستی که جهان اسلامی و عربی بدان احتیاج دارد. خداوند تو را حمایت کند و موفق کند و بر دشمنانت پیروز گرداند . و پیش به جلو ای ایران اسلامی .

فردا برای ناظرین نزدیک است
مصالح یهود و فارس در روزی از روزها به هم خواهد رسید و تقسیم منطقه (سایس بیکو) با توافق ایران و اسرائیل صورت خواهد گرفت.
و به برادران عرب خود و کلیه اندوهگینان از حالشان می گویم : خدا رحمتت کند صدام

آخر زمان
از دنیا
گفت هولوکاست انجام شد و درست است ، خوب به فلسطین چه مربوط که آن را اشغال کردید ؟
2-هیتلر آلمانی آنان را سوزاند به عرب چه ؟
3-زمینی که آنجا بودند ، اروپا بود ؟ چرا به زمینهای عرب آورده شدند ، یک دولت در آلمان برای آنان درست کنند.
پس باید فلسطین برایشان آتش باشد تا به سرزمین پدرانشان در اروپا بازگردند.

محمود ناجی العادلی
از یمن
کینه کوری که از سوی بعضی مسلمان نماها ادعا می کند که سیاست احمدی نژاد از یهودیان حمایت می کند ، اما نور خورشید را ابرهای پراکنده نمی توانند پنهان کنند

مسلم از اردن
حمایت تمام جانبه از موضع گیری های شجاعانه رئیس جمهور ایران در دفاع از مشکلات امت اسلامی، خدا تو را موفق کند و دسیسه و کید دشمنانت را در اعماقشان بازگرداند

سعید از زمین خدا
این چیه نتانیاهو انگار در کاباره نشسته و پول از جیبش در میاره و به تحریم کنندگان احمدی نژاد میده!

ابو رشاد
به خدا این گرگی است که از ظلم بره ها به خود سخن می گوید. نه فقط این ... که نکوهش می کنه هر کس رو که به دادخواهی بره های محاصره شده گوش می کننند... اما امروز برادران در ایران عزت و کرامت برای این بیگناهان به پا خواسته اند و این چیزی است که گرگها رو آزار میده. خدایا به احمدی نژاد عزت ببخش ای عزیز و ای کریم.

محمد ابوعبد العزیز از قاهره
پناه بر خدا ، انکار هولوکاست جرم بزرگ شد و ممکن است از انکار تورات و انجیل بیشتر باشد. اما سامی-ستیزی که دیگه بعهده خودتون هست که هیچوقت بخشیده نمیشه. حتی در فرانسه حکم صادر کردن برای اندیشمند فرانسوی روژه گارودی و حکم زندان برای مدت طولانی به اتهام سامی-ستیزی.
فعلا آنچه که اتفاق می افتد از مسخره های روزگار است و نمیدانم به حالمون بعنوان اعراب بخندم یا گریه کنم . و تو مشاهده می کنی این منطق سیاه و کارهای منحط و فکرهای کوتاه و رذیلانه و نژاد پرستانه را.

بگو حق آمد - از لبنان
سکوت کننده در برابر حق ، شیطان خفه شده است. و آیا همانطور که احمدی نژاد اسرائیل را در نیویورک محکوم کرد سران عرب جرات می کنند ؟ یا شیطان های خفه شده باقی خواهند ماند .... و همچنین ناشنوا و کر !
ظاهرا احتمال دوم برقرار است.
از الجزیره می خواهم انتشار دهد.

اسفناک است ، اسفناک. ما مردان سیاسی ای نداریم که این وقاحت و برعکس کردن حقیقت را پاسخ گویند.
زور منطق یکتا است متاسفانه
از مراکش

جبریل از امت اسلامی
زنده باد محمود احمدی نژاد ...

پاسخ به کسانی که تهاجمشان به ایران را بر سلیقه نتانیاهو ادامه می دهند
به خدا کسی که سخنرانی نتانیاهو (بدون عقل و بدون منطق) را بشنود و آن را قبول ندااشته باشد و سپس آن را نادیده بگیرد و بلکه یادش برود، وبمحض ذکر ایران در مقاله به ایران تهاجم بکند ، پس او را هیچ وطن دوستی و احساسات انسانی ای نیست.

سامر أبونظال از اردن
احمدی نژاد بهتر از اعراب از حقوق آنان دفاع می کند و به امت اهتمام می ورزد. و من به عنوان یک قومیت عربی از اکنون شعار و پرچم احمدی نژاد را بر می افرازم چون او برای پیشرفت و قدرت مسلمانان کار می کند که بخشی از آنان عرب هستند. بعد از دقت و پژوهش زیاد و مطالعات عمیق متوجه شدم که روش انقلابی اسلامی که از فکر شیعی نسج گرفته می شود ، ما را به سوی پیروزی هدایت می کند. بر خلاف سیستم ارتجاعی بوگندو که بواسطه سران ارتجاعی هدایت می شود و مدعی هستند به سنت رسول کریم پایبندند ... اما آنها دورتراز آن هستند که به سنت جهاد و آزادسازی رسول الله نزدیک باشند.

یاسر  - مجرمند و قاتل و فساد کننده در زمین
مسخرگی برای گروه های ذلت و عار عربی می ماند که به سخنرانی این مجرم که رژیمی را که بر اساس جرم و جنایت تشکیل داده گوش فرا دادند.
و چه معنی دارد که ملتی را آواره کنی و ملت دیگری بسازی که جای آنان را اشغال می کند و بر همه چیز که صاحبش آن ملت آواره است مستولی می شود ؟
هولوکاست فعلا دروغ بزرگی است و ننگ است بر عرب که از آن صحبت کنند و به مدعیان آن گوش فرا دهند. هولوکاست آن است که در جنگ اخیر علیه غزه عزیز رخ داد و خانواده های کامل را به نابودی کشاند . صهیونیستها بدانند ... که علیرغم اختلافات ما با احمدی نژاد ، او پاکیزه تر از پاکیزه ترین آنهاست و از حقوق او تصاحب سلاح هسته ای است و هر آنچه که ملتش و امتش احتیاج دارد...

قندیل البحر
از جنوب پایمرد لبنان
بالطبع سخنرانی نتانیاهو بعضی از اعراب را خوشحال می کند که به ایران حمله ور شده است. با وجود اینکه ایران تقریبا تنها کشوری است که از فلسطین دفاع می کند. اما نتانیاهو و دیگران بدانند ، شرف قدس ایجاب می کند که به دست پایمردان شریف آزاد شود حتی اگر به دست اعراب و به اسم قومیت عربی و توافق های بین المللی که مصر بدان استناد می کند غزه را محاصره کنند. ولکن هیهات منا الذلة ... بر ما مباد ذلت.

علی - سعودی عربیا!
ما بین دو انتخاب هستیم ، ایران یا اسرائیل . و در حقیقت جهان بین این دو طرف این و آن تقسیم شده و متاسفانه حتی مسلمانان بین این دو سمت تقسیم شده اند. و دردآور اینکه بسیاری از آنان با اسرائیل هستند آن هم به سبب پیروزی طرح قدیم انگلیسی و آمریکائی جدید ( تفرقه بیانداز و حکومت کن)

یحی
ترک کنندگان جلسه رئیس جمهور ایران ، تعداد کمی هستند که می خواهند به غرب نزدیک باشند و وطن فروشی کنند. ولی تحریم کنندگان نتانیاهو یک و نیم میلیارد مسلمان و عرب هستند بهمراه کسانی که انسانیت را دوست دارند و صهیونیسم را نمی پذیرند. از خداوند می خواهیم که به نسل های بعدی حاکمانی همچون حسنی مبارک و عباس و عریقات و غیره که غرب دوستند و غرب را یاری می کنند تا بر ملت های خود پیروز شوند نکند. همچنانکه قبل از آن هم در آندلس فرنگیان را بر ملتهایشان پیروز ساختند. و آنچه که امروز می بینیم ادامه فرنگیان است که برای ادامه حیات با انتخابات مشبوه و مزور تلاش می کنند تا فساد را بیشتر ترویج کنند.

عرب- از خاورمیانه
من هنوز مانده ام که بعضی از نظردهندگان از کلمه "ایران فارسی" با حرص بر روی "فارسی" استفاده می کنندو نمی گویند مثلا "مصر قبطی" یا "مصر فرعونی" یا "سعودی بنده بت ها" ....
این غریب نیست ؟ و آیا اسلام بر خلاف این نگفته است ؟
آنها مسلمانند و به وحدانیت خدا معتقدند و شهادت را مسیر خود گرفته اند و واجب است که کنار هر کشور مسلمانی که کلام حق را می گوید و فریاد می زند بایستیم و ساکت نباشیم حتی اگر بخاطر ضد اسرائیل و با طرف دیگر (ایران)  بودنمان که نتانیاهو بدان اشاره کرد نکوهش شویم.باید بدانیم که آن طرف تروریست نیست بلکه همان ها تروریستند و اثبات آسان است و ابراز لازم است و جرات می خواهد

محمد خلیل محمد از کویت
و این مرد فارسی عجم بر گردن های یهود و صهیونیستها و هر که با آنان دوستی کند شوکت و قدرت خواهد بود. به جلو حرکت کن احمدی نژاد و به آنچه که پشتت می گویند اهمیت نده.

احمد محمد یاسین از موصل
بی تحرکی سران عرب کافی نیست و آیا به بیماری لالی مبتلا شده اند ؟
احمدی نژاد در کلام خود صادق نیست اما حداقل حرف می زند ... آیا شما هم حرف می زنید ؟

صدای هشدار
بوق حاصل از دم ششهای اروپائیان در دهان یهودیان
یهود بوقی شده است که دولتهای غرب در آن می دمند که صداهای قبیحی از آن به گوش می رسد و در مقابل برای آنان سلاح و طلا می فرستند و از کشتار مسلمانان و حتی مسیحیان در فلسطین چشم پوشی می کنند.

زن آواره از فلسطین
درود بر رئیس جمهور ایران محمـــــــــــــــود احمدی نجـــــــــاد از بابت شهامت و ایمانش در حق. به خدا نمی دانم خوشحال باشم که رئیس جمهور مسلمانی با قدرت از حق دفاع می کند ... یا ناراحت باشم که عربها هیچ کار نمی کنند.

محمد خلفان التوبی از مسقط
لعنت خدا بر یهودیانی که زمین ما را اشغال کردند و به نتانیاهو که خود خجالت نمی کشد که بر علیه دلاورمرد محمود احمدی نژاد ( که خداوند بر دشمنانش پیروز گرداندنش) سخن می راند. این مردک نتانیاهو که شما را از نقشه عالم حذف خواهد کرد ، شما را به ذلت کشانده است ای اعراب و مسلمانان ، ای سفهاء اما عذاب خدا شدید است ای کفار ... انا لله و انا الیه راجعوت برای اعرابی که به آمریکا و غرب و اسرائیلی ها همکاری میکنند. خدا ما را بر شما محاسبه می کند ای عرب.

از بیت المقدس اشغالی
نمایندگان دولتهای غربی در هنگام سخنرانی احمدی نژاد به نشانه همدلی با اسرائیل سالن را ترک کردند و نمایندگان دولت های عربی و اسلامی هنگام سخنرانی نتانیاهو در سالن مانند تا سخنرانی او را تائید کنند. اما مشکل در حکومت های عربی نیست ... بلکه در ملت های عرب است که به این حکومتها راضی می شوند.

محمد (عاشق مقاومت) از اردن
نتنیاهو حواست به مزاجت باشد تا رگهایت بیرون نزند !! از هولوکاست صحبت می کنی مجرم ! کدام هولوکاست ؟؟ آنچه که در غزه صورت دادید پس چه بود ؟؟ رئیس جمهور احمدی نژاد شما را با مزدورانتان در میان اعراب محو خواهد کرد. زنده باد حماس ... زنده باد حزب الله.

براء - درود بر ایران
می خواهم درودهای قلبی خود را به کسی که در تریبون سازمان ملل ایستاد و اسرائیل را متهم به جنایت و نژاد پرستی کرد بفرستم . و درود بر آن که جنبش های مقاومت را پشتیبانی کرد و درود بر آنکه از آرمان اسلام دفاع کرد و درود و درود و درود بر ایران تا جائی که نفس داشته باشم ، و ضرر خواهد کرد کسی که ایران را به دلایل قومی مورد تهاجم قرار داد و ضرر می کند کسی که نتانیاهو را در قصرش و در آغوشش پذیرایی کرد و و ضرر می کند کسی که مقاومت و مردان مقاومت را تحت تهاجم قرار داد. و من وطن دوستی کسی که می گوید ایران دشمن ماست را طلب می کنم.

النمر

برادر من راضی هستم که ایران حاکم همه کشورهای اسلامی و عربی شود و راضی نیستم که اسرائیل حتی وجود داشته باشد حتی بر تکه ای از زمین به وسعت 4 متر مربع ، بخاطر اینکه نظامی بسیار بدتر از نازی هاست . هیتلر بد کرد که همه اینها را با هم نکشت.

صفحه مربوط به این اظهار نظرات در وبسایت شبکه خبری الجزیره
http://aljazeera.net/NR/exeres/1F487402-DAD2-4EF7-8402-6339F4175032.htm

به نقل از : http://www.irdc.ir/fa/content/7821/default.aspx


احسان عظیمیان ::: دوشنبه 88/7/6::: ساعت 12:34 صبح
 

انقلاب اسلامی در حال ورود به مرحله ی جدیدی از زندگی خود است.

هر چند این تحولات با مقدمه ی تلخی همراه بود ، اما نتیجه های بسیار ارزشمندی برای نظام و انقلاب در پی داشت و باعث بیمه شدن جمهوری اسلامس برای سالیان درازی پس از این شد.

 

در ضمن با گذشت چند ماه از آشوب ها و شناخته شدن دروغگویی های سران مخالف با رژیم ، بسیاری از سوء تفاهم ها نیز تعدیل شده و ان شاء الله به زودی به کلی از بین میرود.

 

مهمترین عاملی که باعث بوجود آمدن این حوادث تلخ و در نتیجه دستاوردهای مهم برای کشور شد ، احساس وحشت «اصلاح طلبان» از مردود شدن توسط مردم بود که با مشاهده ی نتایج آمارهای انتخابات پس از دولت اصلاحات (مانند شوراهای شهرها ، مجلس هفتم و دولت نهم) بوجود آمده بود.

با انتخاب شدن «دکتر محمود احمدی نژاد» به عنوان فردی مصمم ، ضد فساد و ضد رابطه های سیاسی و اقتصادی نامشروع ، جریان اصلاح طلب میدید که به پایان راه نزدیک می شود...

 

ایشان برای به دست آوردن جایگاه از دست رفته و حتی چیزی فراتر از آن ، پس از مدتها کار فکری و مطالعه و شاید مشورت با مشاوران خارجی ، با الهام از انقلاب های رنگی در کشورهای دیگر ، سعی در اجرای نقشه ی مشابه در کشورمان ، برای انجام کودتای مخملی (به عنوان دستاورد مطلوب) یا ایجاد اهرم فشار برای تحمیل خواسته های خود به رژیم (به عنوان حداقل دستاورد) و در ادامه ی آن «حذف رهبری» (به عنوان هدف مهم بعدی) ، کردند.

 

این طرح بیشتر شبیه به یک «قمار» برای اصلاح طلبان بود که فقط نتیجه ی «برد - برد» از آن قابلیت پذیرش داشت و الا به ریسکش نمی ارزید.

اصلاح طلبان برای آزمودن امکان اجرای این طرح و نقشه احتیاج به زمان برای آزمایش چند و چون انجام طرح مذکور داشتند.

آنان به دنبال فرصت بودند تا پس از آزمودن جوانب کار ، در موقعیت مناسب دست به ایجاد اجتماعات گسترده و تصرف پادگان های نظامی و انتظامی (چنان که شاهدان عینی گزارش دادند بسیاری از دستگیر شدگان در حال بالا رفتن از فنس های پادگان های نظامی و انتظامی جلب شدند.) بزنند.

 

بهره مند بودن این جریان از اقلیت بافت جمعیتی کشور ، اشغال پادگان های نظامی و پاسگاه ها را اجتناب ناپذیر می کرد زیرا در صورت مسلح شدن همین هواداران اندک (در مقایسه با مخالفان) و انجام مأموریت های مسلحانه ، رژیم مجبور به مصالحه یا تسلیم می شد.

هرچند که در آشوب هایی که برپا شد ، گاهاً حضور افراد مسلح مشهود بود و سلاح های بسیاری نیز کشف و ضبط شد.

 

ضمن اینکه پس از ایجاد نا امنی گسترده در کشور ، بدون شک حامیان خارجی این جریان (که سالها با ملت ایران دشمنی کرده بودند) نیز با حمله به مراکز مهم و حساس کشور  ، رژیم را فلج می کردند.

چنانچه شاهد بودیم بلافاصله پس از شروع اقدام به کودتای سبز در کشور (یعنی بلافاصله پس از اعلام تقلب در انتخابات توسط میر حسین موسوی) ، رژیم صهیونیستی اقدام به برگزاری مانورهای فشرده در مناطق مشابه به کشورمان کرد و به طور همزمان در سواحل کشور آمریکا دست به آزمایش سیستم دفاع ضد موشکی جهت رهگیری و نابود کردن موشک های ایرانی از جمله «شهاب» زد.

در همان حال آمریکا نیز برای حمله به ایران به رژیم صهیونیستی رسماً چراغ سبز نشان داد.

 

حتماً در میان اصلاح طلبان ، افرادی بودند که از انجام انقلاب مخملی و عدم توفیق آن احساس خطر می کردند ؛ لذا اصلاح طلبان در چند نوبت اقدام به آزمایش تجمع سازی و ازدحام هواداران کردند.

از جمله این آزمایشات می توان به ایجاد زنجیره ی انسانی معروف اشاره کرد.

 

اصلاح طلبان جهت ایجاد همبستگی میان هواداران ، با الهام گیری از انقلاب های رنگی مشابه ، هزینه های گزافی را جهت نشانه سازی و استفاده از نمادهای رنگی متحمل شدند.

صرف نظر از منبع تأمین این هزینه ها ، نفس این هزینه کردها در کشور اسلامی و انتصاب رنگ سبز آنها به معصومین (علیهم السلام) نیز بسیار به دور از مسلمانی بود.

 

آقای موسوی در یک سخنرانی این نشانه سازی را انکار کردند و مدعی شدند که انتخاب رنگ سبز برای حامیان وی ، توسط یک پسر بچه ی نوجوان در قطار به وی الهام شده ولی تلوزیون های بیگانه که بی هیچ توقفی اقدام به تشویق و حمایت بی شائبه ی آشوب ها و آشوب گران می کردند و در شایعه سازی و دروغ پردازی لحظه ای کوتاهی نمی کردند ، میرسحین موسوی را در حال دریافت شال سبز از آقای خاتمی نشان می دادند که خود سندی بر غیر حقیقی بودن ادعای مهندس موسوی است.

از جمله ی این رسانه ها «بی.بی.سی فارسی» بود که دریافت این نماد را نشانگر آغاز اصلاح طلب شدن مهندس موسوی معرفی می کرد!

 

یکی از سیاست های دیگر این جریان جهت ایجاد همبستگی میان هواداران ، ابداع پدیده ای غیر دینی به نام «دختران فیروزه ای» و برقراری ارتباط های عاطفی شدید میان آنان و جنس مخالف عضو در ستاد و نیز پرداخت دستمزد به آنان بود.

 

اصلاح طلبان جهت ایجاد «انقلاب مخملی» مدت های زیادی را مشغول آزمایش و خطا بودند. بخش عملی این آزمایشات شاید از زمان «اعتصاب مجلس ششم» شکل گرفت و به آشوب های پس از انتخابات انجامید.

چیزی که در این میان نادیده گرفته شد ، تمرینات آگاهانه و غیر آگاهانه هواداران مهندس موسوی در زمان تبلیغات بود. اعضای ستاد وی و هوادارانشان بارها پیش از برگزاری انتخابات در کشور دست به ازدحام و بستن خیابان ها می زدند که در بخش های از شهرهای بزرگ و کوچک که عمدتاً غیر مذهبی مشهود بود.

 

تمام این سرمایه گذاری ها توسط اصلاح طلبان ، با نادیده گرفتن و عملی نشدن چند نکته ، به جای به ثمر نشستن انقلاب مخملی ، منجر به شکسته شدن اصلاح طلبان ، از جمله شخص مهندس موسوی و سقوط آنان برای همیشه شد.

 

از جمله ی این موارد ‍ شاید تجربه ی رژیم اسلامی ایران از اتفاقات تقریباً مشابه ، مانند کودتای نوژه و شورش های کردستان بود.

 

یکی از دیگر دلایل شکست کودتای مخملی در ایران ، وحشت رژیم صهیونیستی از توان نظامی ایران و خودداری این رژیم  از حمله ی نظامی بود.

اقتدار نظام اسلامی و نیروهای نظامی و انتظامی ایران و برگزاری دو مانور توسط نیروهای مسلح در همین مدت توسط کشورمان ، نقش بسیار مؤثری در جلوگیری از حمله ی دشمن داشت.

 

اما دلیل اصلی شکست این کودتا ، آگاه تر شدن مردم نسبت به دروغ پردازی ها و خیانت کاری طراحان این نقشه و عدم اقبال ایشان از فراخوان های جدید ایشان بود.

 

متأسفانه افرادی که سمبل های انقلاب مخملی بودند در غیاب طراحان اصلی این نقشه ، هنوز دست از نقش آفرینی های سوء برنداشته اند و با صدور بیانیه های تحریک کننده و طرح ادعاهای غیر قابل دفاع ، سعی در تضمین ادامه ی بقای سیاسی انگلی خود و تضعیف کشورمان هستند.

 

به امید آنکه اجازه ی قیام علیه منافقان و دین گریزان و ریشه کنی آنها برای همیشه ،‏از سوی رهبر عزیزمان صادر شود تا بتوانیم دست به پالایش دشمنان خدا از کشور عزیزمان، ایران زمین بزنیم.


احسان عظیمیان ::: شنبه 88/6/21::: ساعت 2:20 صبح
 

پیش از این موسسه آمریکایی رند موسوم به «مطالعات خاورمیانه» که با بودجه رسمی سازمان جاسوسی آمریکا و با ماموریت ویژه مطالعه بر راه کارهای دگرگونی در منطقه و دفع خطر ایران فعالیت می نماید در برآوردهای خود «شبکه سازی های اجتماعی» را در زمره برترین استراتژی های مقابله با کشورهای مسلمان و از جمله ایران برشمرده بود. موسوی نیز منطبق بر چنین الگویی در بیانیه خود آورده است؛ «ما ایرانیان، در هر کجای جهان که هستیم، باید این هسته های اجتماعی را در میان خود تقویت کنیم ... این هسته ها می تواند از «همسایگان»، «خویشاوندان»، «شرکت کنندگان در هیئت های مذهبی» ، «گروه هایی که با هم ورزش می کنند» و ... تشکیل شود.»

بخشی از خبر «جهان نیوز»

 

حقیقت شیرین: به نظر می رسد جناب آقای موسوی در همین قسمت از بیانیه نیز دست به عوامفریبی زده باشند ، زیرا ناگفته پیداست که عمده ی رأی دهندگان به آقای احمدی نژاد ، از اعضا و یا همفکران اعضای هیأت های مذهبی هستند .

لذا نام بردن از هیأت های مذهبی در این بین می تواند یاد آور عوامفریبی های «رضا خانی» باشد...


احسان عظیمیان ::: دوشنبه 88/6/16::: ساعت 10:42 عصر
<      1   2   3   4   5      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
 
.:: منوی اصلی ::.
.:: آمار بازدید ::.
بازدید امروز : 29
بازدید دیروز : 80
بازدید کل : 192293
.:: تا دیدار محبوب ::.
.:: درباره خودم ::.
حقیقت شیرین
احسان عظیمیان
امام علی (علیه السلام) فرمودند: برخی از پیروان دجال در آن روزگار (آخر الزمان) چیزی سبز بر سر و دوش دارند. (بحار الانوار-ج13 -ص965)
.:: پیوند های روزانه ::.
.:: لوگوی وبلاگ من ::.
حقیقت شیرین
.:: لینک دوستان ::.
بازتاب برنا
فصل انتظار
آرمان نوین
خبر روز
کلام و فلسفه
کلام و فلسفه
xXx رنـــــــــــگـــــــــارنـــــــــــــــگ xXx
یزد بلاگ
اصل 110
بر و بچه های ارزشی
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
شاهد
هوای بارانی
سلام
صیانت ار آرمان های امام خمینی (ره)
دانشجوی پزشکی حق جو
احمدی نژاد ، مرد خدا
تو میتونی !! اخبار روز جنبش سبز دانلود سرگرمی عکس کلیپ آهنگ
پایگاه خبری جنگ احزاب
لبیک یا مهدی ،یا خامنه ای
کانون ترک خود ارضایی!
کانون فرهنگی هنری پویا اندیش
به عشق دکتر
22 خرداد 88
دل نوشته هایی از سیاست
قلمکده
25 ملیون رأی
تحلیل های داغ مذهبی
احمدی نژاد رو عشقه...
دنیا دست کیه؟
جهاد مجازی
یادداشت های یک پابرهنه
قالب های پارسی بلاگ
پارادوکس سبز
صاحبدلان
ورود بی منطق ممنوع
آهنگ زندگی
راه عشق
صنعت نفت آبادان
احمدی نژاد و عدالت محوری
شیار عشق
*** یا امام رئوف ***
انتهای دوست داشتن
آقای رئیس جمهور! به نگاهم خوش آمدی
ظهور بسیار نزدیک است
عاشق رهبر
سید احسان
پرستوی مهاجر
آیات آسمانی
توصیف خردجال
ذهن زیبا
عسل بانو
پشت پرده تمام مسائل سیاسی
پاسخ به شبهات کودتاچیان سبز ها
تایپ نوشته های یک زمینی!
در سایه سار عشق
فرزند شهید
بیا مهدی شب هجران سحر کن
صدای دوست
ملک مهدی سلام الله علیه
تا زنده ایم رزمنده ایم
آرمان انتظار
یا زهرا (سلام الله تعالی علیها)
کلیپ های موبایل مبارز
حجت الاسلام سرانجام
چشمان سبز
سه چرخه
چرا سبز؟
آلما
صبح دیگری در راه است...
ولایت
کم حرفی
دزدگیر 88
گل گیسو
فقط ایران ، فقط سید علی خامنه ای
اتهام
ایران سرسبز
از رنجی که می بریم
وبلاگ نگرانی (خبرنگار دیجیتال)
مضرات علمی خود ارضایی
گلچین اخبار و مطالب سیاسی
مبین
از سبزه تا علف هرز
منادی
.:: لوگوی دوستان::.


.:: آرشیو شده ها ::.
.:: اشتراک در خبرنامه ::.
 
.:: طراح قالب::.
مرکز نشر فرهنگ شهادت
مرکز نشر فرهنگ شهادت شیراز
مرکز نشر فرهنگ شهادت