(با ادای احترام قلبی به همه طرفداران واقعی آقای مهدی کروبی)
آقای مهدی کروبی در این دوره از انتخابات ثابت کرد که صاحب کرامات عدیده ای است و تا به حال نسبت به کشف این پهلوان صاحب زنگ بی مهری زیادی شده!
یکی از این کرامات ایشان (بلا تشبیه) این است که آقای کروبی زبانم لال به نوعی «مقلب القلوب» است! یا به تعبیر بهتر علم «تسخیر قلوب» را در جیب مبارک خویش دارد!
می گید چطور مگه؟
اینطور مگه (!):
اگر انتخابات دوره پیش ریاست جمهوری را به خاطر داشته باشید ، یکی از خوانندگان خیلی بی تربیت رپ (!) راجع به این مرد بزرگ عرصه ی سیاست جهانی اینجوری خوانده بود:
«من پای صندوق آرا نمیرم ... به کروبی اون ( ... ) رای نمی دم...»
توضیح اینکه قسمتی از این ترانه به صورت خود سانسوری محذوف گردید.
اما این دوره از انتخابات، آقای کروبی با دخل و تصرف در قلوب آحاد مردم کاری کرد که یک خواننده فهیم رپ به طور خود جوش چیز دیگری راجع به ایشان خواند که پرده از کرامات ایشان برداشت:
«دوستت داریم از بس خوبی ، مهربونی، محبوبی، رای ما رای به شما ، وای وای مهدی کروبی!»
تازه این که چیزی نیست: آقای کروبی دم به دقیقه می گفت آقای «احمد نژاد» (!) واسه مردم بی چاره خونه می سازه، بشون کمک می کنه و هذا اظهر من الشمس است که گدا پروری می شه ، با این وجود این رپ کن فهیم که اسمش هم زبانم لال «ساسی مانکن» هست ، یه جای دیگه گفته:
«بشین تو خونه خودتو باد بزنو ، ماهانه بگیر هفتاد هزار تومنو ...»!!
البته بعضیا گفتن این ساسی مانکن پول گرفته آواز خونده اما معلومه که بی خود گفتن! تا کور شود هر آنکه نتواند دید! مگه شخ از این پولای یا مفت داره که به خرج معصیت اینو اون کنه؟! ایشان که یک روحانی کار درست است ، هیچ وقت نمیاد حرام پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رو حلال کنه که؛ میاد؟ نه که نمیاد!
حالا همون بد خواه ها که از توفیق آقای کروبی داشتن می ترکیدن گفتن بعد از نماز جمعه ی آقای هاشمی رفسنجانی یه عده که با آهنگ «وای وای مهدی کروبی» حال نمی کردن، گرد و خاک حاجی مهدی رو تکوندن براش!
بعضیای دیگه هم می گن اونایی که مهدی جون تو زندان بنیاد شهید، از سر محبت پدرانه کتکشون زده بود تا بلکه آدم بشن و (به گفته ی خود آقای کروبی که انصافاً این توجیهش دیگه خیلی ضایع بود) برن بچه هاشونو بیارن بدن به مادراشون ، دیدن شلوغ پلوغه از خجالت ایشون در اومدن و یه حالی به ایشون دادن!
بعضیای دیگه هم میگن یه عده که در جزایر دور دست زندگی می کردن و اخبار به دستشون نرسیده بود فکر کردن آقای کروبی نفر اول انتخابات شده (!) و بعد از اینکه تو خونه خودشونو خوب باد زده بودن ، حالا اومده بودن ماهیانه ی هفتاد هزار تومنیه این دورشونو بگیرن، اما سوء تفاهم لا مصب باعث شد که بین اخوین قهر پیش بیاد و آقای کروبی به یاد سالهایی که تو بنیاد شهید بودن همشونو کتک بزنه. بعد هم کتک کاری رو انداخته گردن اونا تا بعدش هم بگه آقای احمد نژاد(!) منو زد تا بتونه دوباره چت کنه (یعنی گیر بده) به ابطال انتخابات! بلکه این دفعه کلکش بگیره! ای ناقلا!
بعضیای دیگه هم خیلی چیزای دیگه گفتن. به هر حال شد آنچه نباید می شد! کلاً همگی آخرش گفتن خوبش شد! کاشکی بیشتر خوبش می شد تا یاد بگیره دیگه دروغکی نگه تقلب شده! ما هم هر چند که می گیم «اونجای بابای آدم دروغ گو» اما در هر صورتش می گیم عیبه این حرفا! یه چیزی از دهنمون پرید! بعدشم شیطون رو لعنت کردیم ، تموم شد رفت پی کارش!
این اتفاقات بد بد باعث شد که بعضیا بگن آقای کروبی دوباره دست تو جیب مبارک کرد و بازم به یک خواننده دیگه (البته از نوع پاپ) از محل اعتبارات شهرام جزایری پول داد تا براش بخونه:
«من یه نصیحت می کنم ، بهت وصیت می کنم ، به برگ گل دست نزنین، کاکلشو پس نزنین... »
اما خودتونم خوب می دونین که این اتفاق نیفتاد و همش الکیه. تازه اگر هم افتاده باشه به طور خود جوش بوده نه پولکی! تازه تر از اون اگه پول داده باشه از محل 300 ملیون تومن معروف و مادر مرده نبوده ، از یه محل دیگه بوده. پول شهرام جزایری که زادو ولد نمی کنه که!مگر به زور کرامات حجت الاسلام والمسلمین فی الارض و السموات و العالمین حاج پورفسور کروبی! اون پولا همش خرج شد!